نتایج جستجوی عبارت «پایگاه مقاومت شهید یاراحمدی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عباسعلی محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر می‌شود رفت؟ مگر می‌شود بی‌تفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطره‌های به‌یادماندنی. چگونه می‌شود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آن‌ها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چه‌سان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین کوشککی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حسین کوشککی »
حسن آباد کوشکک از توابع آباده طشک نی‌ریز در تاریخ 6/12/ 1317 شاهد تولد کودکی بود که در میان خانواده‌ای پاک و بی‌آلایش پا به عرصه وجود گذاشت. اورا حسین نامیدند و در گرمای وجودش، سرمای زمستان را فراموشی سپردند. دوران کودکی را در کنار مزارع طلایی گندم و سرسبزی باغات سپری کرد و در دبستان شهاب‌الدین کوشکک دوره ابتدایی را آغاز و به سرانجام رساند. سپس به کشاورزی پرداخته و از همان کودکی با کارهای سخت آشنا...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی محمد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص.1 به نام الله یاری دهنده روح‌الله و به نام منجی عالم حضرت مهدی(عج). درود و سلام بر شهدای انقلاب و معلولین و مجروحین جنگ تحمیلی. سلام علیکم، پس از عرض سلام، سلامتی شما را از خداوند تبارک‌ و تعالی خواهانم، چون که ما آماده رفتن به عملیات پیروزمندانه می‌باشیم، بنا به تکلیف شرعی خود، چند کلمه‌ای وصیت می‌کنم. خداوندا! ما را در راهت ثابت قدم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سیروس مقتدر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حنظله‌وار حجله‌گاه را ترک کرد و قدم به قربانگاه عشق نهاد؛ با گام‌های مصمم چون کوهی استوار در مقابل متجاوز ایستاد و سر به خدا سپرد. سیروس، سال ۱۳۴۳ دریکی از روستاهای بخش سرچهان شهرستان آباده،  در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. کودکی را در کنار خانواده که تأمین معاش را بر پایه دامداری نهاده بود، آغاز کرد. خانواده سیروس، برای به دست آوردن مراتع خوب و مناسب از بخش سرچهان، به بخش آباده طشک ـ منطقه...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمی‌اندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمی‌داد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی‌ بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
به یاد شهید عباس دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کشته راه خدا نوجوان دهقانیم کرده دیو پست استعمار قصد دین ما ایــن ستمکاران عالم در پی آئین مــا در ره قرآن و دین من یکی قربانیم خصم بد اندیش دارد عقده ها و کین ما پس فدای دیـن ما صد پیکـر خونین ما من مسلمانم غیورم شیعه و ایرانیم امر رهبر بود و حکم واجب قرآن ما دین‌پاک احمدی بین و دگر ایـران مـا مرجع تقلید و امر دین ما ایمان ما بعد‌از آن بنگـر پدر هم‌عهد‌مــا پیمان‌ما باید اندر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه به‌سوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچه‌های روستای مشکان از توابع نی‌ریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» می‌گفت به گوش می‌رسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نی‌ریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابن‌سینای طشک راهنمایی را...
به یاد شهید فیروز منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای خدا فیروز قربانی شده گفتم شهیدان زنده اند آمده از جبهه کرب و بلا تـــابع فـــرمــان روح الله بـــدی در ره قرآن و دین فانی شده آسمان را اختری تا بنده اند جان خود کرده براه دین فدا فــانــی فـی الله در ایـن ره شدی ((( بود سربازی رشید و استوار قطعه قطعه گشت از کین پیکرش شد به میدان چون ابالفضل رشید شــد مــنـزه کشتــه در راه خــدا رفت از دشمن بر آرد او دمار داغ بر دل...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و می‌گوید‌: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچه‌ها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا‌، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند. بعد از اقـامـه نماز‌، ورزش و تمرین شروع می شد‌، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...